داستان در مورد اخلاق
سه شنبه 30 آبان 1396
15:40
[ ]
(نعیمان بن عمرو انصارى )
از قدماى صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله و مردى مزاح و شوخ بوده است
نوشته اند: روزى عربى از عشایر به مدینه آمد و شتر خود را پشت مسجد
خوابانید و به مسجد وارد شد و به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله رسید.
بعضى
از اصحاب به نعیمان گفتند: اگر این شتر را بكشى ، گوشت آن را تقسیم مى
كنیم و بعد قیمتش را پیامبر صلى الله علیه و آله به اعرابى خواهد داد.
نعیمان شتر را كه كشت ،: صاحبش سر رسید و فریاد بر آورد و پیامبر صلى الله علیه و آله را به داد خواهى خواست .
نعیمان
فرار كرد؛ و رسول الله صلى الله علیه و آله از مسجد بیرون آمد و شتر
اعرابى را كشته دید، پرسید: چه كسى این كار را كرده است ؟ گفتند: نعیمان
پیامبر صلى الله علیه و آله كسى را فرستاد تا او بیاورند او را در خانه (ضباعة بنت زبیر) (9) یافتند كه نزدیك مسجد بود.
فرستاده را به محل مخفى گاه اشاره كردند كه درون گودالى با مقدارى علف تازه خود را پوشانده بود.فرستاده به نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و همره پیامبر صلى الله علیه و آله با جمعى از اصحاب به منزل (ضباعه ) آمدند، و جاى مخفى شدن نعیمان را نشان داد.پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: علفها را از او دور كنید، و آنها چنان كردند، نعیمان از مخفیگاه بیرون آمد.
پیشانى و رخسار او از آن علفهاى تازه ، رنگین شده بود فرمود: اى نعیمان این چه كارى بود انجام دادى ؟
عرض كرد: یا رسول الله قسم به خدا آن كسانى كه شما را به محل مخفى من راهنمائى كردند به این كار وادارم نمودند.
پیامبر
صلى الله علیه و آله تبسم كنان رنگ علف را با دست مبارك خود از پیشانى و
رخسار او دور كردند و قیمت شتر را به مرد اعرابى دادند.
[ بازدید : 87 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]